موضوع: "هفته دفاع مقدس"

شهيد «حسن مراديان»

در فرازي از وصيت‌نامه_شهيد «حسن مراديان» آمده است

‘هيچ قطره‌اي در مقياس حقيقت در نزد خدا از قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود، بهتر نيست و من مي‌خواهم با اين قطره خون به عشقم برسم كه خداست.به پدر و مادرم وصيت مي‌كنم كه بعد از مرگم گريه نكنيد بلكه خوشحال باشيد كه شما هم يك قرباني براي حفظ بقاي دين خدا عرضه كرديد. شهادت آرزوي نهايي من است.از شما مي‌خواهم كه شب‌هاي جمعه به سراغ يتيمان و فقراي شهر به خصوص در محله‌هاي منوچهري و مصلا و سيلوي شهر همدان برويد و از آنها دلجويي كنيد. ضمناً برادرم مهدي را بعد از اتمام تحصيلش به سپاه بفرستيد تا جاي خالي مرا در سپاه امام پر كند’

زندگی نامه شهید سعید سامانلو

..مهمترین مشخصه این شهید بزرگوار، تزکیه نفس است ایشان کلاسهای اخلاق علما را شرکت کرده و کتابهایه بسیاری در رابطه با تزکیه و اخلاق خریداری کرده و مطالعه میکردند.
او بعد از فارغ تحصیلی از دبیرستان در دانشگاه دلیجان رشته حسابداری پذیرفته شد و با خانواده مذهبی و ساداتی وصلت نمود که حاصل این ازدواج دو فرزند پسر به نام های علی و محمدحسین شد. بسیار خانواده دوست و پایبند به زن و بچه بود .
همچنین اهل مطالعه و کسب بینش بود، روحیه ایثار و استقامت او شگفت انگیز بود.
بعد از مدتی که مشغول تحصیل در دانشگاه بود متوجه شد در دانشگاه امام حسین تهران، به عنوان افسر پذیرفته شده بنابراین تصمیم گرفت باقی مسیر زندگی اش راا در این راه ادامه دهد و وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد.
او در تمام مراحل زندگی اش موفقیت های چشمگیری داشت و رشادت های بی شماری از خود نشان داد.
رشادت های او در شمال غرب در برخورد با گروهک های مزدور ، فعالیت های او در خاموش کردن شورش های داخلی و رشادت هایش در سوریه و آزاد سازی دو شهر شیعه نشین (نبل و الزهرا) تحسین برانگیز است
بنا به گفته خود شهید سعید سامانلو این پیروزی شهرهای شیعه نشین(نبل و الزهرا) با کمک خانم فاطمه زهرا (س) انجام شد
و بلاخره در ۱۶ بهمن سال ۹۴ این سرگرد دلاور به همراه دوستانش شهید هاشمی و شهید زارع در شهر رتیان سوریه به لقا پروردگار شتافتند.

شناخت شهدا

شهیدان کسانی بودند که صبر را خسته و دشمنان را با اسارت خود اسیر کرده بودند و عزت و آبروی امروز ناشی از مقاومت‌ها و مجاهدات_شهدا است

اسرای ایرانی در ۱۵ اردوگاه وحشتناک از جمله سلول‌های وزارت دفاع، ابوغریب بغداد و اردوگاه‌های ثبت نام نشده زندانی بودند. در یکی از مراکز خشن نگهداری اسرا در عراق، ۱۵ نفر از آزادگان جنگ تحمیلی، قطع نخاع شدند که سه نفر از این آزاده‌ها از استان کرمان بودند.
«معصومه آباد»، «فاطمه ناهیدی»، «شمسی بهرامی» و «حلیمه آزموده» از زنانی بودند که ۴۰ ماه در اسارت عراقی‌ها بسر بردند. بیش از ۸۰ نفر از ایرانیان، بالای ۱۰ سال اسیر عراقی‌ها بودند و این موضوع جای بسی تأمل دارد که آنها چگونه توانستند تحمل کنند؟ و تنها اعتقادات و باورهای ایمانی، قرآن، نماز، عبادت، بینش دینی و رهبری دینی حضرت امام باعث تحمل مرارت‌های دوران اسارت شد.
استان کرمان دارای هزار و ۴۸۴ نفر آزاده بود که حدود ۱۱۸ نفرشان شهید شدند و شخصیت‌هایی مانند «محمد شهسواری»، «امیر هوشنگ شاهپسندی» و «مرتضی افتتاحی» از جمله اسرای استان کرمان بودند .
باید از شهید امیر حسین شاهپسندی که در سن ۱۶ سالگی به اسارت در آمده بود یاد کنیم. او سه ساعت و نیم شکنجه شد. هزار کابل کف پاهایش به همراه اتوی داغ زده و کشیده شده بود که در نهایت یکی از پاهایش کاملا سوخت و مدت‌ها گوشت اضافه می‌آورد. شاهپسندی ۶ ماه نمی‌توانست روی پای خود راه برود در هنگام برش گوشت اضافه می‌گفت چیدن این گوشت‌ها از شکنجه‌ها برایم بدتر است. همچنین مقاومتش به حدی بود که افسر عراقی وی را «فوق بشر» خطاب می‌کرد.

1 2