منتظران مهدی (عج)

? سردار.. آرزوی مرگ می کنی؟؟ مگر ما مرده ایم؟ مگر انقلابی ها مرده اند که سردارشان جلوی چشمانشان بیاید و بگوید آرزوی مرگ میکنم..؟ مگر سردار ما.. سردار دلهای ما.. فقط حاج قاسم بوده است؟ سرداری که سال هاست آسمان را برای ما امن کرده… سرداری که سال هاست که هست!.. که مراقب است..! سردار! فکر کرده‌ای که ما این همه سال خدمت مخلصانه‌ات را فراموش کرده‌ایم؟ سال هاست برای امنیت این وطن شهید داده ایم.. سال هاست خون شهدا این مملکت را زنده نگه داشته است.. باز هم شهید دادیم.. سخت… جانکاه.. با رسوایی..اما هنوز هم افتخار می کنیم که این کشور را با خون شهدایمان نگه داشته ایم… حال تو می آیی و آرزوی مرگ می کنی؟ با این آرزویت می دانی چند نفر آرزوی مرگ کرده اند؟ میدانی همان چند نفر چندبار آرزوی مرگ کرده اند..؟ مگر مرد تر از تو در این بازی های رسانه ای پیدا می شود؟ که بیاید و بگوید “گردنم از مو باریک تر همه تقصیرات هم بر آن؟” من که سربازت نیستم سردار… سرباز حاج قاسم هم نبوده ام.. اما امروز به اندازه شنیدن خبر شهادت حاج قاسم از غم از دست دادن مسافران هواپیما که هیچ… از بغض صدایت.. از حرف های صادقانه ات خون به جگر شدم… سردار! کار خاصی از دستم بر نمی آید که بتوان برای این مملکت و شما انجام دهم.. فقط می توانم بگویم دل های همه ی ما همراه با توست.. دعاهایمان هم بدرقه سلامتی ات.

به گزارش خبرگزاری فارس از کهگیلویه،یادواره 88 شهید والامقام بخش سوق شامگاه پنجشنبه با حضور پدر شهید احمدی‌روشن و خانواده شهید اورنگ، خانواده شهدا و ایثارگران، مسؤولان و اقشار مختلف مردمی در سوق برگزار شد.

رحیم احمدی‌روشن در این محفل معنوی با برشمردن فضایل شهادت و جایگاه والای شهدا اظهار داشت: کسانی‌که عاشقان شهادت را از جنگ نهی می‌کنند از آن طرف جریان بی‌خبرند و نمی‌دانند شهدا زنده‌اند و با شهادت زندگی تازه‌ای پیدا می‌کنند.

پدر شهید احمدی‌روشن با بیان این‌که شهدای حرم مانند شهدای هسته‌ای در اوج مظلومیت به شهادت می‌رسند وجه تشابه این شهدا را در نحوه مواجهه با دشمن و ابزار و ادوات جنگی دانست و گفت: کسانی‌که به جبهه رفته بودند هر کدام به نحوی به موازات با دشمن حمله می‌کردند اما شهدای هسته‌ای در مظلومیت خاصی بودند.

وی افزود: دشمنان شهدای هسته‌ای شناخته شده نبود و هر لحظه مورد سوء قصد قرار می‌گرفتند.

پدر دانشمند شهید ایران تصریح کرد:شهدای حرم نیز خارج از محل زندگی و وطن خود به شهادت می‌رسند برای این‌که ولایت بماند.

وی با اشاره به صنعت هسته‌ای کشورمان و تلاش دانشمندان برای احیای این صنعت یادآور شد: در برهه‌ای از زمان یعنی سال 82 تا 84 رکود صنعت هسته‌ای بر ما حکمفرما شد،برای اثبات بی‌اعتمادی دشمن قرارداد سعدآباد نوشته و مقرر شد اورانیوم غنی نشده به آن‌ها بدهیم و اورانیوم سه درصد تحویل دهند.

پدر شهید هسته‌ای ایران افزود: آن‌ها سایت هسته‌ای نطنز را تخطئه کردند،تلویزیون مدار بسته نصب کردند.

وی با بیان اینکه مصطفی قصد داشت سایت را ترک کند، گفت: به اصرار من ماند و رهبر انقلاب نیز به امثال احمد‌ی‌‌روشن فرمان دادند شبانه‌روز کار کنند تا عقب‌ماندگی هسته‌ای جبران شود.

احمدی‌روشن تصریح کرد: بچه‌های هسته‌ای احساس کردند یک خاکریز مستحکم‌تر باید در مقابل دشمن بسازند، بنابراین زحمات شبانه‌روزی را قبول کردند تا حرف رهبر زمین نماند.

وی با بیان این‌که دانشمندان هسته‌ای برای عمل به فرامین رهبری 12 شبانه‌روز بدون استراحت کار می‌کردند افزود: در غنی‌سازی 3/5،پنج و 20 درصد موفق شدیم.

وی افزود: استکبار وقتی غنی‌سازی 20 درصد ما را دید راضی شد در قالب قراردادهای ژنو،لوزان و برجام با مسؤولان ما روی میز بنشیند، به حرف ما گوش کند و دنیا ما را به عنوان صنعت هسته‌ای بپذیرد.

احمدی‌روشن با بیان این‌که جریان هسته‌ای یک بهانه برای دشمن‌تراشی است افزود: اگر قصد دشمن تعطیلی صنعت هسته‌ای ما بود آیا این‌جا نباید در مقابل ما عقب‌نشینی می‌کرد؟ ما حدود 12 هزار سانتریفیوژ را از مدار خارج کردیم تا دشمن به ما اعتماد کند.

وی افزود: 450 کیلوگرم اورانیوم غنی‌سازی 20 درصد را اکسید کردیم، چندین هزار دانشمند هسته‌ای را از کار برکنار کردند اما آیا دشمن کنار آمد؟

این پدر شهید دشمنی استکبار را پایان‌ناپذیر دانست و با اشاره به خط مشی رهبر انقلاب گفت: دشمن ما را در یک دو راهی قرار داده است یک راه کنار آمدن با آن‌ها و راه دیگر ایستادگی در مقابل آن‌هاست.

وی با بیان این‌که کنار آمدن با دشمن به رها کردن سوریه و لبنان،تعطیلی صنعت موشکی،و عدم پشتیبانی از مردم غزه تمام می‌شود، تصریح کرد: اما بعضی‌ها نمی‌خواهند قبول کنند دشمن، دشمن حقیقی ما است، دشمنی استکبار دشمنی دین، دشمنی خدا و قرآن و پیامبر ما است.

اما جالب سخنان مادر شهیدی بود که پسرش مفقود الاثر بود ( گفت : من به خاطر این 28 سال انتظاری که کشیدم ناراحت نیستم من به خاطر آقای خامنه ای نارا حتم که اینقدر اذیتش می کنن .شمارا به حق این 28 انتظاری که من کشیدم اینقدر این آقا را اذیت نکنید ( اشاره به عکس آقا می کردن که پشت سرشون بود )