با کاروان اربعین

#باکاروان_اربعین

گوش کن باز کسی بین دعا
گفت :حرم
ناامید ازهمه و از همه جا
گفت :حرم
توی آیینه سر و وضع خودش را تا دید
گله ای کرد از این حال و هوا
گفت :حرم
شاه را کرد تجسم و به پایش افتاد
مثل هر بار فقط باز گدا
گفت :حرم
او مریض است مریض غم بین الحرمین
شصت و نه بار به لب بهر شفا
گفت :حرم
و نمازی که به یاد حرمت میشکند
بس که در رکعت خود جای دعا
گفت :حرم
او همان است که پامنبری و سینه زن است
او همان است که در هروله ها
گفت :حرم
دل به دریا زده و بار سفر را بسته
با تعجب پدرش گفت کجا
گفت: حرم…..

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.